زن...«۲»
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ق.ظ
انکار زن نشانه ای از ضعف آدم است
افسوس از دو چشم بصیرت که بر هم است
با دست پیش می کشد وپس کشد به پای
وقتی بساط عقده گشایی فراهم است
قابیل جان حضرت هابیل را گرفت
یعنی وجود فتنه گر از جنس آدم است
حوا زدست این پسر ناخلف هنوز
منظومه ای لطیف زچشمان پر نم است
از ریشه است اینکه درختی ثمر دهد
اعجاز دین حضرت عیسی به مریم است
یعنی بدون حضرت زینب ،به طور قطع
سر فصلی از حکایت کرب وبلا کم است
ما هاجریم،وارث یک سعی با صفا
پاداش عشق،چشمه ی جوشان زمزم است
تنها کسی که حرمت زن را نگاه داشت
آری«محمد» است که او نیز خاتم است
۹۵/۰۲/۱۰