زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

خانه ام مملو از هوای سیاه
شعر من، شعر واژه های سیاه
...
آی مردم سپید یعنی چه...؟!
من که غرقم در این فضای سیاه

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زری سلطانی فر» ثبت شده است

ظل گرما بگو چکار کند، باغبان درد بی قناتی را

وطن محتضر و بی جانی، زندگی کردن نباتی را  

 

دیدگان خدا نمی بارد که چنین غرق خاک و خون دارد

چارق رنگ آسمانت را، روزهای سیاه آتی را

 

لعل زیبایی از بدخشانت، قطره خون به جسم بی جانت

برگزیدی از این اسارتها، زندگی کردن مماتی را

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۱:۲۴
زری سلطانی فر

آتش گرفته ایم دریغ از جوانی ات

اینستا که خون نشسته به روی کتانی ات

 

پیغام مرگ را به چه جرمی نهاده اند

در دستهای بی گنه استخوانی ات

 

آه ای طلوع روشن جانم کجاستی

زین بعد از غروب بگیرم نشانی ات 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۱:۱۰
زری سلطانی فر

اینان که بر دفتر من خط سیاهی کشیدند

ای کاش یک لحظه حتی حرف مرا می‌شنیدند

 

چون لاله در خاک این دشت می کارم اندیشه ام را

هرچند این لاله ها هم پیش از دمیدن شهیدند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۹
زری سلطانی فر

تا خداوند ز حکمت به زمین گوهر داد

عشق سیبی شد و افتاد و به خاکش  برداد
 

«آسمان بار امانت نتوانست کشید»

حمل این بارگران را به دل مادر داد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۴۱
زری سلطانی فر

بیست سالش که بود عاشق شد

او که از عاشقی حذر می کرد
 

خسته از انجماد احساسات

توی سرمای قطب سرمی کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۲۰
زری سلطانی فر

 

یک آسمان خورشید اما سرد و خاموشم

رنگین کمانی رنگ، اما من سیه پوشم

 

وقتی خرامم را چنان طاووس نامیدند

این نابرادرها مرا ناموس نامیدند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۱۳:۲۶
زری سلطانی فر

قبضه کردند تمامی تریبون ها را

و تماشاگه خوش رقصی میمون ها را


نشئه ی قدرت و سرمستی آن نوشش باد

که به رگها زده است اغلب افیون ها را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۲:۲۴
زری سلطانی فر


«غزل مثنوی» انتخابات

 

همه گفتند بد و میل به ناحق کردند

جامه ی حق سیه و دلق خود ازرق کردند


وسط معرکه شیری ست  ولی تن زخمی

یال پر خون و سر از ضربه ی آهن زخمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۲۳:۱۷
زری سلطانی فر

بر فرق مام وطن ریخت، آوار آتش گرفته

جزغاله شد جسم و جانی، در غار آتش گرفته


گرگ اجل حمله ور شد، در خشم خود شعله ور شد

سوزاند و در خود فرو برد، این هار آتش گرفته

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۶
زری سلطانی فر

پس از وقفه ی نه ماهه در گرفتن مجوز چاپ برای دفتر شعرم« ما سبز تباریم....»


اینان که بر دفتر من، خط سیاهی کشیدند

ای کاش یک لحظه حتی، حرف مرا می شنیدند


چون لاله در خاک این دشت می کارم اندیشه ام را

هر چند این لاله ها هم، پیش از دمیدن شهیدند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۲:۳۱
زری سلطانی فر