پس از وقفه نه ماهه در گرفتن مجوز انتشار دفتر شعرم و حذف و قربانی شدن چند شعر!
چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۲۹ ب.ظ
اینان که بر دفتر من خط سیاهی کشیدند
ای کاش یک لحظه حتی حرف مرا میشنیدند
چون لاله در خاک این دشت می کارم اندیشه ام را
هرچند این لاله ها هم پیش از دمیدن شهیدند
در انجمادی که اینجاست خورشید اگر یخ نمیبست
فواره های صدایم تا آسمان میرسیدند
وقتی که سامان نداریم، یک عده ایمان نداریم
یک عده را خام کردند، یک عده را هم خریدند
دین هدهد نداریم، یاری به جز خود نداریم
یک قله تا قاف مانده، سیمرغ را سربریدند
چون کوهی از شن حجیمند، مثل حبابی بزرگند
فردا که باران ببارد، با ضربه ای ناپیدند
وقتی که فریاد سرخم، در آسمان منتشر شد
دستان سبز مرا چون دستان بابک بریدند
89/3/25
۰۰/۰۲/۰۱