زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

خانه ام مملو از هوای سیاه
شعر من، شعر واژه های سیاه
...
آی مردم سپید یعنی چه...؟!
من که غرقم در این فضای سیاه

اینان که بر دفتر من خط سیاهی کشیدند

ای کاش یک لحظه حتی حرف مرا می‌شنیدند

 

چون لاله در خاک این دشت می کارم اندیشه ام را

هرچند این لاله ها هم پیش از دمیدن شهیدند

 

در انجمادی که اینجاست خورشید اگر یخ نمی‌بست

فواره های صدایم تا آسمان می‌رسیدند

 

وقتی که سامان نداریم، یک عده ایمان نداریم

یک عده را خام کردند، یک عده را هم خریدند

 

دین هدهد نداریم، یاری به جز خود نداریم

یک قله تا قاف مانده، سیمرغ را سربریدند

 

چون کوهی از شن حجیمند، مثل حبابی بزرگند

فردا که باران ببارد، با ضربه ای ناپیدند

 

وقتی که فریاد سرخم، در آسمان منتشر شد

دستان سبز مرا چون دستان بابک بریدند

                     89/3/25

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۲/۰۱
زری سلطانی فر

زری سلطانی فر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی