زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

خانه ام مملو از هوای سیاه
شعر من، شعر واژه های سیاه
...
آی مردم سپید یعنی چه...؟!
من که غرقم در این فضای سیاه

اسیر قلعه ی عالیجناب ها

دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۰ ب.ظ

«یک زن، اسیر قلعه ی عالیجنابها
یک یا کریم و ابر سیاه عقابها»

این چشمهای خسته و بی رنگ و بی فروغ
یک روز بوده میکده ای از شرابها

یک زن که مثل حضرت مریم سکوت کرد
دارد درون زخمی خود انقلابها

اینجا جهنمی ست که دیوانه میکند
از سوزش جگر وشمیم کبابها

ابنجا هزارجغد نگهبان قلعه اند
پنهان شدند پشت سر این نقابها

افسانه ی بهشت دروغی است بس بزرگ
تا بوده بین او و خدا این حجابها

نیلو فرانگی نکند چون که ریختند
جام اسید را به تن پیچ و تابها

یک چار پایه، یک قلم و کاغذ وطناب
تعریف می شود غم او در کتابها

۱۳۹۶/۴/۱۱
بیت اول سروده دکتر محمد رضا سرسالاری است
که محبت کرده برای من سروده اند.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۱۲
زری سلطانی فر

نظرات  (۱)

۲۳ آبان ۹۶ ، ۱۹:۴۷ محمدرضا سرسالاری
سلام .به جز بیت اول بقیه ابیات عالیست  (محمدرضا سرسالاری)
پاسخ:
سایه ی لطف تان مستدام جناب آقای دکتر سرسالاری گرامی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی