زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

خانه ام مملو از هوای سیاه
شعر من، شعر واژه های سیاه
...
آی مردم سپید یعنی چه...؟!
من که غرقم در این فضای سیاه

خلقت شراب

چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ

سیبی درست در وسط کهکشان گذاشت

یک تیر ازشهاب درون کمان گذاشت

 

تیرش رهاشد و به زمین خورد ناگهان

رازی شگفت را به همین ناگهان گذاشت

 

هم خاک را به دست خودش گل نمود و هم

از روح خویش در بدن هر دو جان گذاشت

 

جام وجود حضرت شیطان دو نیمه داشت

در زیرنیم کاسه آن آسمان گذاشت

 

جریان سیب و آدم و حوا دروغ بود

آدم که سیب خورد زمستی نشان نداشت!!!

 

تا خون تاک در رگ هستی روان شود

شیطان تمام همت خود را برآن گذاشت

 

انگور را به چله نشاند و شراب ساخت

تا اندکی به مز مزه اش برزبان گذاشت،

 

آخرخدا تمام می اش را کشید سر

ابلیس را به فتنه ته استکان گذاشت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۰۶
زری سلطانی فر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی