زری سلطانی فر

تا برای حضرت ابلیس قربانی کنند
پیش چشم ما دمادم گربه رقصانی کنند
 

حال چون فواره سرگرمند در اوج و فرود
حول یک محور فقط تحقیق میدانی کنند

با شیوع مرض سخت گرانجانی ها

رفت از خاطر مردم ستم  جانی ها

خون که ارزان شد و درسطح خیابان پاشید

وعده دادند به ما وعده ی ارزانی ها

افتاده بر جان ما چون‌،سگهای زرد شکاری
از جنس پست یهودا، خائن ترین حواری

دیروز در حال مستی، پیمانه ها را شکستی
آتش به جانها نشاندی، هنگام ضعف و خماری

مثل همینکه پیرهنت را عوض کنی

عشقت کشیده است زنت را عوض کنی
 

عمری تورا به گرده گرفته است این قطار

وقتش رسیده تا ترنت را عوض کنی