زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

شعرهایی برای زنان ایرانی، شعرهایی ورای ویرانی

زری سلطانی فر

خانه ام مملو از هوای سیاه
شعر من، شعر واژه های سیاه
...
آی مردم سپید یعنی چه...؟!
من که غرقم در این فضای سیاه

۴۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

کاش قلبی داشتم از سنگ وچشمانی از شیشه

تا با  آن سنگ،چشمان شیشه ای ام را میشکستم ....تا نمی دید ...آنچه  هر لحظه روحم رامچاله میکند.....



اینجا کسی حضور مرا حس نمی کند

درد دل صبور مرا حس نمی کند



بی رنگ تر زموج هوایم در این فضا

حتی کسی عبور مرا حس نمی کند


در این اطاق روح مرا دفن کرده اند

زیرا کسی شعور مرا حس نمی کند


حتی کسی که له شده ام زیر پای او

روح پر از غرور مرا حس نمی کند


آیا به قدر باور تصویر قاب عکس

اینجا کسی حضور مرا حس نمی کند؟!!!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۴۰
زری سلطانی فر

چراغهای رابطه خاموشند....«فروغ»



تندیس زخم خورده ای از یک کبوتر است

این دل که از تمامی هستی مکدر است


راهی که زیر پای دلم غرق لاله بود

حالا مسیر ریزش گلهای پر پر است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۰
زری سلطانی فر

از بس که از عدالت و انصاف دم زدید

حال تمام خلق خدا را به هم زدید


تا خلق را به وسوسه در رقص آورید

آهنگهای مختلفی زیر و بم زدید


پرچم به شکل جامه ی عثمان بریده اید؟

حالا به پشت بام جهانی علم زدید!!


حاصل چه مانده از قدم نحستان مگر

این سرنوشت شوم که بر ما رقم زدید ...!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۰۷
زری سلطانی فر

حالا که قرار است بدوزم دهنم را

بگذار ببرند کلاغان کفنم را


آخر به چه جرمی شده ام لایق تکفیر؟!

وقتی که تو حتی نشنیدی سخنم را...!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۰۱
زری سلطانی فر

حکایت دختر مش خلیل واقعی است

دختران سرزمین من در «۹» سالگی بالغ می شوند اما بلوغشان در حدی نیست که برای فردای زندگی شان تصمیم بگیرند...حتی اگر ۹۹ساله شوند...!!!


این خانه سرشار عطر چای و هل و زنجبیل است

گویا خبرهای داغی در خانه ی مش خلیل است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۵۴
زری سلطانی فر

آی آدمها.....یک نفر اینجا.......« نیما»


باز امشب من عجب طوفانی ام

چهره ی شهری پر از ویرانی ام



عمر من چون فصل پائیزی گذشت

فصل سرد وزرد وغم ریزی گذشت


روزگاری این دلم میخانه بود

شعر من پر از پر  پروانه بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۲۲
زری سلطانی فر

در سرزمین من، زنان بردگانی هستند که ارزششان با یک شتر برابر است!!

اگر تمکین کنند: بردگان سر به راه

اگر تمکین نکنند: ناشزه!!!


بر روی کوهان شتر تمکین نداری؟!

مستوجب حد می شوی، کابین نداری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۵۱
زری سلطانی فر

 غزل سرد ،احساس من در یکی از گرمترین روزهای سال......۱۳۷۶/۶/۱۵

به قول فروغ:« من سردم است...وانگار هیچگاه گرم نخواهم شد‌...»


یخ کرده دستهای دلم در هوای سرد

اینک منم نشسته در این انزوای سرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۲
زری سلطانی فر

   این چهار پاره را برای دخترم «آرزو» اولین باری که میخواستم به او دیکته بگویم پشت دفتر املایش نوشتم....(آبانماه ۷۵)


دخترم شاد وپر نشاط امروز

آمد وگفت: مادر خوبم

دو سه خطی به من بگو املا

گفته آموزگار محبوبم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۴
زری سلطانی فر

نفرین که میخواست، اینگونه حزینم؟!

محکوم زمانم، مغضوب زمینم!!!



صد خاطره ی تلخ در دفتر دیروز

صد فاجعه ی شوم مانده به کمینم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۳۸
زری سلطانی فر